ادبی, علمی

درک کمدی الهی، خط بطلانی بر جهل و تعصّبات بشری

اکثر محققین عالم ادب «دانته» را یکی از چهار رکن اصلی شعر و ادب بزرگ جهان می‌­دانند؛ که اسامی این ارکان چهارگانه دنیای ادبیات به ترتیب بدین قرار است : هومر(هومیروس) فردوسی دانته و شکسپیر.

مقام دانته از نظرگاه مغرب زمین چنان بزرگ است که غالباً پایان دوران قرون وسطی را زمانی به شمار می‌­آورند که کمدی الهی این شاعر نوشته شد. چرا که باور دارند، با ظهور این اثر، عصر جهالت و ظلمت به پایان رسید و فروغ رنسانس درخشان گردید.

دانته در سال 1265 میلادی در اواخر دوران قرون وسطا در شهر فلورانس متولد شد. در آن زمان تدریجاً مقدمات تحولات اجتماعی عظیمی که دوره رنسانس در پی آن، عصر جدید را پدید آورد آغاز شده بود.

او دوران کودکی و جوانی خود را در محیط آشفته و پر از دسیسه این شهر سپری کرد. از تحصیلات اولیه دانته اطلاعات چندانی در دست نیست ولی می­دانیم که وی تحصیلات وسیع و دامنه‌­داری داشته است و قسمت عمده­‌ی رشد فکری و فلسفی خود را مرهون دانشمند بزرگی به نام «برونتولاتینی» می­داند؛ به طوری که در سروده‌­ی 15 دوزخ خود به تفصیل و با احترام از او نام برده است.

از همان دوران کودکی عشق افسانه‌­ای و معروف دانته آغاز شد، او برای اولین بار در 9 سالگی «بئاتریس» 8 ساله را در میهمانی ملاقات کرد و همانطور که در کتاب «زندگانی نو» خود می­گوید از آن هنگام بود که عشق سوزان او به بئاتریس آغاز شد.

ده سال بعد «دانته آلیگیری» اولین سروده­‌های عاشقانه‌­ی خود را به خاطر این دختر سرود ولی این عشق تا آخر به صورت افلاطونی باقی ماند زیرا بئاتریس با مرد دیگری ازدواج کرد و اندکی بعد در 24 سالگی از دنیا رفت. این مرگ نابهنگام، روح دانته را تکان داد و او را که هنوز در شعر و ادب تازه کار و ناپخته بود، چنان آماده ی شاعری کرد که عاقبت به صورت یکی از بزرگترین شعرای جهان درآمد. دانته، بئاتریس را در کمدی الهی خود در مقام و مظهر حق و نماینده ی لطف الهی قرار داده و او را تا به حد فرشتگان ملکوت بالابرده است. در ادبیات جهان ستایشی که دانته از این زن کرده نظیر ندارد.

دانته پیش از سرودن کمدی الهی در کتاب معروف دیگرش به نام «زندگانی نو»  نوشته بود که:

«..... امیدوارم درباره‌­ی او آن چیزی را بگویم که تاکنون درباره‌­ی هیچ زنی گفته نشده است.»

دانته یکسال بعد از مرگ بئاتریس با زنی به نام «جما» که از خانواده­ای فلورانسی بود ازدواج کرد.

دانته به مرور مشهور شد و یکی از رهبران مکتب ادبی تازه­ای به نام سبک ملایم نو به شمار می­رفت.

وی در 30 سالگی به فعالیت سیاسی پرداخت و در سال 97 – 1296 به عضویت شورای صد نفری انتخاب شد در سال 1301 سمتی نظیر  رییس دیوان عالی کشور  را در فلورانس داشت و در این سمت بود که حداقل ده نطق آتشین علیه «پاب بونیفاتسیوی هشتم» ایراد کرد که تمام بدبختی‌های آینده‌­ی او را رقم زد. بعد از آن سال بر اثر کشمکش‌­ها و جنگهای داخلی فلورانس به دست پاپ افتاد و این زمانی بود که دانته از فلورانس خارج شده بود و در نتیجه در سال 1302 میلادی نخستین حکم علیه دانته از طرف دادگاه فلورانس صادر شد و در حکم دوم دادگاه، دانته محکوم شد که زنده زنده در آتش سوزانده شود. از آن پس یک دوران ممتد آوارگی و دربه دری برای شاعر شروع شد و این در شرایطی بود که زن و چهار فرزند او نیز اجازه خروج از فلورانس را نیافتند. دانته در دوران غربت از وطن به هر شهری که می­رفت از طرف بزرگان و زمامداران آن منطقه با او به گرمی تمام برخورد می­شد. او همواره امید داشت که روزی اجازه بازگشت به فلورانس را به او بدهند ولی هر بار این اجازه را از او دریغ می­کردند و بالاخره مردی که ایتالیا او را از بزرگترین نوابغ تاریخ خود می­شمارد دور از زادگاهش، در غربت به خواب جاودانه فرو رفت.

پایان دوران بیست ساله‌­ی آوارگی دانته در شهر «روانا» بود. شهری که دانته در آن تا سال 1321 میهمان «کان گرانده دلا اسکالا» بود؛ همان کسی که شاعر، کمدی الهیش را به وی اهدا کرده است.

دانته در 56 سالگی چشم از جهان فرو بست و در ساعت آخر عمرش گفت: «کاش در خانه­ی خودم مرده بودم.» و این در شرایطی بود که در خانه دانته همسر دل شکسته‌­اش زندگی می­‌کرد که حق دیدار شوهرش را نداشت.

پس از مرگ دانته مردم شهر فلورانس همانها که با او چنین رفتاری کرده بودند ناگهان فهمیدند که این تبعیدی بزرگترین پرچمدار افتخار شهر آنان بوده است. آن وقت دادو فریاد به پا کردند که جسد شاعر و نابغه بزرگ خود را پس بگیرند و اهالی «روانا» حاضر به پس دادن جسد مهمان بزرگ خود نشدند و فلورانسی ها برای پس گرفتن کالبد بی­جان دانته، از راه تهدید درآمدند و لشگرآرایی کردند؛ اما روانایی‌­ها دست به حیله‌­ای زدند و فلورانسی‌­ها را فریب دادند و بالاخره جسد آن مرد بزرگ را در خاک خویش نگاه داشتند.

 

آثار دانته:

 با بررسی آثار و فعالیتهای اجتماعی دانته متوجه می­شویم که بیشترین نقطه‌­ی توجه او به معارف بشری بوده و عمده اشتیاق او تلاش در جهت دادن جامعه‌­ی بشری در راه کمال است. 

به جز کمدی الهی که شاهِ آثار دانته است وی چندین اثر منظوم و منثور دیگر هم دارد که اسامی آنها بدین قرار است:

  • «زندگی نو»
  • «ضیافت»
  • «سلطنت»
  • «آهنگها»
  • آثار صغیر دانته که اهمیت کمتری دارند.

«کمدی الهی» بزرگترین اثر وی و شاهکار ادبیات ایتالیا، محصول دوران بیست ساله‌­ی غربت و دربه دری دانته است.

او این کتاب را «کمدی» نامیده بود و لقب «الهی» یا آسمانی در حدود سه قرن بعد یعنی در قرن 16 بدان داده شد؛ بدین مفهوم که این اثر با دنیای ماوراءالطبیعه و آسمانی ارتباط دارد و حاکی از زیبایی و لطف خدایی این اثر است.

کلیت داستان کمدی الهی:

سراسر این مجموعه‌­ی طولانی، شرح سفری است که از راهی دراز و پر از موانع و مشکلات از وادی گناه کاری به سر منزل رستگاری و صفای معنوی صورت می‌­گیرد که جهاد با نفس نام دارد. راهی صعب و جاده­ای ناهموار که در آن قدم به قدم فریب و اغوا در کمین نشسته است تا مسافر را از ادامه‌­ی مسیر منصرف کند و همینطور نویسنده کتاب خواسته الزام حضور یک راهنما را به خواننده خود تفهیم کند، تا دریابد در چنین راهی که «منزل بس خطرناک است و مقصد ناپدید» ،  مسافر تنها و بی­ راهنما نمی­تواند به سر منزل سعادت برسد. و به قول حافظ شیرازی:

بکوی عشق منه بی دلیل(راهنما) راه قدم که گم شد آنکه در این ره به رهبری نرسید

نویسنده در این کتاب نخستین شرط سفر را، اقرار به گناه و توجه به زشتی خطا دانسته است، زیرا کسی می­تواند از گناه دوری کند که واقعاً متوجه گناهکاری خود بشود؛ و این بخش، مرحله­‌ی دوزخ کمدی الهی را تشکیل می­دهد.

مرحله­‌ی دوم مرحله‌­ی پشیمانی و توبه و بعد فراموشی گناه است و این آن قسمتی است که برزخ را شامل می­شود.

مرحله­‌ی سوم راه سربالایی سخت، ولی خوش عاقبت و رستگاری است که در طی آن به خلاف آن دو مرحله­‌ی دیگر که عقل (شخص عقل گرا) راهنما بود راهنمای بزرگتری لازم است که عشق نام دارد، تا با تکیه بر آن بتوان این سربالایی سخت را طی کرد.

جنبه­‌ی معنوی و ادبی کتاب:

اشعار دانته بسیار موجز و منسجم می‌­باشند، به طوری که هیچ کلمه‌­ای از آن را نه می­توان پس و پیش کرد و نه می­‌توان حذف کرد.

کمدی الهی در درجه­‌ی اول یک اثر شاعرانه بسیار عالی است و دانته با این مجموعه نه تنها بزرگترین اثر ادبی کشور خود را آفرید بلکه زبان کشور ایتالیا را پی ریزی کرد. قبل از دانته مردم هر ایالت ایتالیا با لهجه‌­ای خاص حرف می­زدند که میان آن و زبان نواحی دیگر اختلاف بسیار بود، زبان علمی هم زبان لاتین بود و این زبان هم مورد استفاده خواص بود و به درد مردم عادی نمی­خورد و احتمال می­رفت که زبان  «پروونسال» جنوب فرانسه زبان رسمی ایتالیا شود. دانته این اثر با عظمت خود را به زبان ایالت «تسکانا»  نوشت و برای هیچ کس تردیدی نماند که از آن پس این زبان، زبان رسمی ایتالیا خواهد شد و چنین هم شد.

در درجه­ی دوم، کمدی الهی دانته از قدرت داستان پردازی دانته حکایت می­کند و نقل طریقه­ی حوادث در این داستان، به آن صورت سفرنامه واقعی را داده است به طوری که خواننده می­پندارد که واقعا یک مسافر به سفر دنیای دیگر رفته و حوادث را عیناً به چشم دیده و جزئیات آن را یادداشت کرده است. و این اثر عالی فکری و فلسفی، عصاره­ای است از علوم و اطلاعات و نظرات و عقاید فلسفی چند هزار ساله بشری و اینکه در سراسر این کتاب افسانه‌­های اساطیری یونان و روم قدیم با باورهای مسیحی در هم آمیخته و همه جا حوادث قدیم و جدید در کنار هم قرار گرفته است. در نهایت آنکه جنبه معنوی و تمثیلی این کتاب عالی‌ترین جنبه‌­ها و امتیازات آن است.

نظر دانته در مورد کتابش:

در زمانی که دانته این کتاب را نوشت دانشگاه‌های اروپا بیش از هر چیز سرگرم بحث و جدل درباره­ی فلسفه و الهیات بودند و از لحاظ دانته این کتاب مرجعی بود برای بحث درباره‌­ی این گونه مسائل؛ وی در ضمنِ این بحث­‌ها نظر اصلی خود را که تخطئه‌­ی اعتقاد کامل به فلسفه و منطق است اعمال کرده است، یعنی منطق و فلسفه بی کمک روح و دل یعنی همان عشق و محبت، که جنبه ی الهی دارد، قادر به حل مشکلات نیست و به طورخلاصه معمای زندگی را تنها با استدلال و منطق حل نمی­‌توان کرد.

نتیجه­‌ی کلی کمدی الهی همان گفته­‌ی حافظ است که فرموده:

عاقلان نقطه ی پرگار وجودند ولی عشٔق داند که در این دایره سرگردانند

آثار مشابه کمدی الهی دانته، در ادبیات ایران :

از ادبیات کهن سرزمینمان دو کتاب در این زمینه، به یادگار مانده که هر دو آن همچون کمدی الهی سفر زندگان به دنیای دیگر است و بیان دیده­‌ها و شنیده­‌ها در آنجا به صورتی مبسوط می­‌باشد.

یکی از این آثار که مربوط به دوره پهلوی است و اثری مذهبی، ادبی زرتشتی به حساب می‌­آید، «ارداویروف نامه» نام دارد و دیگری رساله­‌ی «سیر العباد الی المعاد» می­‌باشد.

ارداویروف نامه داستان صعود روح ارداویراف یا «ارداویراژ» مصلح زرتشتی به عالم دیگر و شرح دیده‌­ها و شنیده­‌های او در این سفر است و  رساله سیرالعباد الی­المعاد «سنایی غزنوی» که در آن عارف شاعر به هدایت و کمک مرشدش دنیای دیگر را به چشم می­‌بیند و در بازگشت از این سفر معنوی مشهودات خویش را نقل می­‌کند.

بین این دو رساله، ارداویروف نامه شباهت عجبی با کمدی الهی دارد، به طوری که جای تعجب است اگر دانته را از این اثر بی‌­اطلاع بدانیم؛ هر چند که چنین اطلاعی هم بعید می‌­نماید.

نوع سفر به دنیای دیگر، نوع گناهان ، نوع عقوب‌ها و شکنجه­‌ها و توصیفی که از قسمت‌های مختلف دوزخ شده، وجود کیفر­های گوناگون از قبیل آتش، تعفن، مار، طوفان، افعی آدم نما، تازیانه و حتی خوردن مغز گناهکاران که همه، جزئیات این سفر است به صورتی مشابه در ارداویروف نامه و کمدی الهی دیده می­شود، در صورتی که در هیچ اثر دیگر قبل از کمدی الهی این نوع ریزه کاری‌ها را نمی­توان یافت.

بدین ترتیب می‌­توان گفت که هزار سال پیش از دانته، رساله‌­ای نظیر کتاب وی که آنرا بزرگترین اثر نبوغ ادبی اروپا لقب داده‌­اند، در کشورمان وجود داشته است؛ منتها برخلاف کمدی الهی که از آغاز مورد بحث و تجلیل ادبا و روشنفکران آن سرزمین قرار گرفت، این کتاب ایرانی، گمنام ماند؛ شاید آن زمان هم پدران ما ایرانیان گرفتار درد بی‌تفاوتی و یا خود محوری بوده‌­اند و تنگ نظری و حسد در بین اقشار روشنفکر آن زمان نیز بی­داد می­کرده که چنین اثر بی‌­نظیری مهجور مانده است.

رساله‌­ی، «سیرالعباد الی المعاد» سنایی غزنوی نیز اثر ادبی بزرگی است که مانند کمدی الهی، پر است از استعارات و تمثیلات و کنایه‌­هایی که غالباً مثل اثر دانته احتیاج به شرح و تفسیر دارد. این اثر که تقریباً دو قرن پیش از کمدی الهی به طبع رسیده از قدیمی­‌ترین آثار شعرای متصوفه­‌ی ایران است که بعدها به کرات مورد تجلیل و استفاده­‌ی عرفا و شعرای بعدی همچون عطار و مولوی قرار گرفت.

برگزیده‌ای از سخنان دانته

- اگر استعداد طبیعی خود را دنبال کنی، بی­‌شک به آسمان‌­ها خواهی رسید.

- این انسان نیست که با اصالت زاییده می­شود بلکه اصالت زاییده‌­ی انسان­‌های بزرگ است.

- هر چه داناتر بشوی، از دست دادن وقت برایت آزار دهنده‌­تر است.

- غرور، حسد، حرص، اینان شعله‌­هایی هستند که روح انسان را به آتش کشیده­‌اند.

- اصل و منشأ خود را به یاد داشته باش. تو به دنیا نیامده‌­ای که مانند حیوان وحشی زندگی کنی، بلکه آمده­‌ای که در پی نیکی و دانش باشی.

- زیبایی روح را بیدار می­کند و به حرکت وا می­دارد.

- آیا درنمی­‌یابی که ما کرم­‌هایی هستیم که زاده شده­‌اند تا به پروانه­‌های ملکوتی تبدیل شوند؟

طرح سوال بعد از قیاسی ساده

 چند سال بعد از مرگ دانته کتاب کمدی الهی او در ایتالیا صورت کلاسیک پیدا کرد و بزرگترین نویسندگان و محققین عصر ایتالیا که بانیان زبان ایتالیایی به شمار می­روند به شرح و تفسیر این کتاب پرداختند. جمعی چهل نفری از ادبا، محققین، و تاریخ دانان و فقها و دانشمندان به اتفاق پسران دانته و دوستان و آشنایان او مشغول به حاشیه نویسی بر این کتاب شدند. در فلورانس مجالس درس و بحث مرتبی تشکیل شد که کار آن تفسیر و تشریح منظومه‌­ی دانته بود. در چند شهر ایتالیا فرمان صادر شد که هفته‌­ای یک بار در یکی از کلیساها و میدانهای شهر، ادیبی، کمدی الهی را برای مردم تدریس کند و مضامین آن را شرح دهد تا قابل درک عموم باشد.

حال سوال اینجاست که ما ایرانیان در طی قرن‌های متمادی با کتاب «ارداویروف نامه» چه کردیم؟ و به غیر از دانشجویان رشته ادبیات، چند درصد از ما اقلاً به اندازه­‌ی چند سطری از کتاب «سیرالعباد اللمعاد» را خوانده‌­ایم؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *