ادبی

گفتاری به مناسبت هشتمین سالگرد فصلنامه چکاوک نور

با سلام و درود خدمت تمامی خوانندگانِ امروز و همراهان فردای چکاوک نور.

دوستان خوبم، فصلنامه چکاوک نور در ماه پروردگار بی‌­همتایمان (همان دی ماه) آغاز هشتمین سال فعالیت خود را در پایتخت اساطیری ایران(دامغان)، جشن گرفت. البته این جشن به جهت مشکلاتی که برخی از صاحبان قدرت شهرستان برای مجموعه‌­ی تلاشگر این فصل­نامه از ابتدای سال جاری ایجاد کرده‌­اند، برخلاف سال‌های گذشته، به صورت خصوصی و با تعداد معدودی از یاران برگزار شد.

جشنی که هر ساله با دعوت از نویسندگان و هنرمندان و مسئولین شهر و البته حضور گرم اهالی محله قله آقابابا به شکلی باشکوه، برگزار می­شد. امسال به سعی و کوشش معدود زشتیارانی که به گمانم هیچ یک زاده این آب و خاکِ پر از غنا و اصالت نیستند، درب کوشک کیانیان و تنها بنای یخچال تاریخی موجود در منطقه به روی اهالی و تمامی مسئولین شهر بسته شد. 

بدین سبب امروز بر آن شدیم تا این موزه گالری بی‌­نظیر که نمودی از جلوه­‌های بی­‌بدیل تاریخ، جغرافیا، گردشگری و دیرینه شناسی و... دامغان و توابع آن است را موقتا به صورت گنجینه­‌ای، و به دور از چشم اغیار، حفظ و حراستش کنیم.

 

«دی» یعنی «خداوند و آفریدگار»؛ پدران ما در این کهن دیار، جشنی با شکوه­ درست پس از شب چله، یعنی طولانی­‌ترین شب سال برگزار می‌­­کرده‌­اند؛ اهمیت این جشن بدان خاطر بوده که نور و روشنایی از پس تاریکی به جلوه درآمده و از روز بعد از آن، روشنایی بر تاریکی چیره گشته و خدای نور و مهر در جهان حاکم می­گردد.

این ماه با شکوه مصادف است با طلوع و غروب پیام آوران صلح و دوستی، محبت و راستی و افتخار ما، میلاد فصل نامه چکاوک نور، در چنین ماه و روزهای مبارکی است.

 

امید داریم که همچون سال‌های گذشته، بتوانم مشعل دار کوچکی در راه اشاعه نگرش این روشنگرانِ راه بشریت باشیم. 

 

دوستتان داریم، پاینده و جاودان باشید.

دی ماه 1402

 «چکاوک»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *