در ایران پهناور، از دیرگاهان کاشت گیاهان و درختکاری مورد توجه ساکنین این کهن دیار بوده است. چنانچه در نگارهها و آثار باستانی مانند حجاریهای دوره هخامنشی در تخت جمشید نماد درخت، خصوصاً سرو، بس یار دیده میشود.
درخت سرو به دلیل همیشه سبز بودنش همواره در سرزمین ما از اهمیت خاصی برخوردار بوده است.
سرو کهن سال شهرستان ابرکوه مثال بارزی بر این مدعاست. این درخت که با نام «پارسیک» شناخته میشود، در قسمت جنوب غربی شهر ابرکوه واقع شده و شهرت و اهمیت تاریخی به این شهر داده است. در اسطورههای ایرانی از سرو ابرکوه با عنوان «درخت زرتشت» یاد کردهاند و کاشت این سرو را به حضرت زرتشت نسبت می¬دهند و معتقدند که زرتشت، وقتی در اسفندماه به ابرکوه رسید، بذر سرو را در این دشت کاشت و به مردم این شهر نوید داد که درختی ماندگار در شهرشان خواهند داشت که تاریخ پادشاهان را از سر می¬گذراند. در کتب کهن چنین آمده است: "زرتشت، چون موسم اسپند به ابرکو رسید، با دست خود بذر سرو بر این دشت فشاند و بر مردمان نوید داد که درختی در آن میان بماند، تا ببیند درفش فرزندش بهرام، پادشاه صبح دم رستاخیز را." چند سال پیش دانشمندان کشور ژاپن و روسیه پس از بازدید از «سرو ابرکوه» عمر آن را تا هشت هزار سال تخمین زدند؛ اما الکساندر روف، دانشمند روسی عمر این درخت را بین چهار هزار تا چهار هزار و پانصد سال برآورد کرده است. {که به احتمال غریب به یقین تخمینی که دانشمندان ژاپنی از عمر این درخت به عمل آورده اند، صحیح¬تر به نظر می¬رسد. «چکاوک»}

این درخت کهن سال، بعد از قله «دماوند» در تهران، و چشمههای بادآبسورت در مازندران، سومین اثر طبیعی ایران است که در فهرست میراث ملی طبیعی به ثبت رسیده است و نکته قابل توجه این است که این درخت یک موجود زنده است و میتوان آن را اولین موجود زنده ثبت شده در فهرست آثار طبیعی کشور خواند.
گفتنی است: مارکوپولو در خاطرات سفرش به ایران مینویسد: "یکی از چند سروی که در ایران دیدهام، سرو خوش بالای ابرکوه است که همچون آبشاری سبز از آسمان بر روی زمین تنیده است و از هر طرف که وارد ابرکوه شوی این سرو کهنسال و پرطراوت مانند چراغ دریایی سبزی ما را به بندر دریای کویر و خورشید تابان فرا میخواند."
به غیر از نگارهها و حجاریهای تاریخی سرزمینمان، در پارچه بافیها هم به گونهای نماد گیاه یا همان درخت سرو خمیده که بعدها «ترمه» نامیده شد دیده میشود.
جالب است بدانیم، که کاشتن گیاه و درخت از قدیم در ایران پهناور آنقدر با اهمیت بوده که، هر فرد زرتشتی به هنگام زایش و تولد فرزند خود موظف به غرس یک نهال(غالباً سرو) بوده و اینکه درخت را همنام با فرزند خود نام گذاری کند و همراه با بزرگ شدن نهال و درخت، فرزند هم بزرگ و برومند میشد و این اندیشه هنوز هم در بین زرتشتیان رایج است.
در تاریخ آمده است که در ایران باستان، بوستانها و باغهای آباد بسیاری وجود داشته است و ریشه این کار را میبایست در فرهنگ و نگرش ایرانیان یافت.
چنان که بعضی از مفسران قرآن بر این عقیدهاند که کورش کبیر (همان ذوالقرنین) که عالم از شرق و غرب تحت حکومت وی بوده، مردمان «یاجوج و ماجوج» را در شمال دریای کاسپین (دریای خزر) سرکوب کرد و آنان را به تمدن و آدمیت بازگرداند و همینطور در قرآن در سوره مبارکه «کهف» از وی سخن به میان آمده است. وی هر جایی میرفت دستور میداد تا باغ و بوستانهایی بسازند که از آن به پارادایس و یا پردیس تعبیر میکردند.

ساختار باغ ایرانی، شاهکاری در هنر معماری

باغ ایرانی ( persian garden ) ساختار ویژه و منحصر به فردی دارد که ایرانیان آن را ابداع و طراحی کردهاند. این نوع باغ با طراحی زیبا و چشم نوازش، نمادی از غنای معماری، تاریخی و فرهنگی ایران زمین میباشد.
پژوهشگران از پاسارگاد (پایتخت کوروش کبیر) بعنوان باغ سلطنتی یاد نمودهاند و آن را کهنترین باغ ایرانی میدانند. در کاوشهای باستانشناختی این کاخ، سیستمی از آبیاری با استفاده از جویها و حوضچهها پیدا شده که دلیلی بر این مدعاست. این باغ کهن ایرانی، چهار کرت دارد که با فضای موجود، ساختار یک پارچهای ایجاد کرده است. آب گذرهایی که باغ را تقسیم کردهاند، در واقع یکی از بنیادیترین عوامل باغهای ایرانی یعنی «چهار باغ» در این شاهکار هنری دیده میشود. الگوی چهارباغ از ماندگارترین اندیشههای هخامنشی است که پرندگان و جانوران به آزادی در آنها میزیستند.
شما در باغهای ایرانی جریان زندگی را خواهید یافت. گیاهان و گلها، آبهای روان و . . . بخشی از زیباییهای این نوع باغ میباشد که با طراحی استادانه و منظم آن، مجموعهای ماندگار در طول تاریخ را ایجاد کردهاند و به گونهای که این معماری و ساختار در میراث جهانی یونسکو نیز ثبت شده است.
باغ ایرانی سه ساختار و طراحی منحصر به فرد دارد:
اول اینکه در مسیر عبور جوی آب قرار میگیرد.
دوم: دیوارهای بلندمحصور میکند.
سوم: در داخل باغ عمارت تابستانی و استخر آب قرار دارد.
این سه مشخصه، متمایز کننده باغهای ایرانی میباشد.
در واقع این باغ سراهای ایرانی را جهانگردان اروپائی با نام و مشخصه «پرشنگاردن» وصف کردهاند. باغ ایرانی یا «باغ سرای» به ساختار و طراحی منحصر به فرد آن اشاره دارد. باغ ایرانی با تاریخ پیدایش قنات پیوند دارد، اولین باغهای ایرانی در مسیر خروجی قناتها شکل گرفتهاست. نمونه اینگونه باغها را میتوان در اکثر مناطق کویری دید. یکی از مشخصههای باغ ایرانی عبور جوی آب در داخل باغ است.
حقیقتاً این باغها گوشهای از بهشت بر روی زمین میباشند، قدم زدن در کنار آبهای روان، دیدن فوارههای زیبا، نوازش طبیعت زنده، درختان سربه فلک کشیده و چشم انداز بنا و یا کاخ ساخته شده در باغ، حس و حالی وصف ناشدنی برای هر شخصی رقم میزند.
باغهای ایرانی بسیاری از وقتها، موضوع طرح فرشها میشوند و به صورت هنرمندانه و استادانه بر روی فرش ها نقش میبندد.
فرش و باغ ایرانی نمونههای فوق العادهای از تجلی هنر ایرانیان میباشد و ترکیب این دو، شکوهی زیبا و غنی از فرهنگ ایران را به نمایش میگذارد.
باغها معمولاً طوری بر روی فرشها بافته میشوند که گویی فردی ناظر، از بالا به آن نگاه میکند و کنارههای فرش گویی دیوارهای محصور کننده آن میباشند.
آرتور آپهم پوپ مورخ آمریکایی که بخشی از عمر خود را در ایران سپری کرده است؛ درباره ترکیب باغ و فرش ایرانی میگوید:
" باغ مهمترین موضوع مورد علاقه ایرانیها می باشد و تقریبا در همه قالیهای ایرانی به شکلی شکوهمندانه و زنده به چشم میخورد. فرش ایرانی بیشتر باغ است تا فرش؛ در کنار حوضچههای مرکزی، درختان در نهایت زیبایی کاشته شده و با گلها تزئین گشتهاند. در ذهن ایرانی، باغ تمثیل قطعهای از بهشت است که از جهان بیرون خود دور میباشد و آسایش جسم و آرامش روح را به همراه دارد. "

ریشه شناسی نام باغ ایرانی
در زبان فارسی باستان از کلمه «پارایدائزه» به معنی «حصار» که برای نامیدن نوعی از باغ که محصور است، استفاده میشده است. همین واژه در بسیاری از زبانها ریشه دوانده است، برای مثال واژگانی همچون پردیس (فارسی)، پارادئیسوس (یونانی)، پَردس (عبری)، فردوس (عربی) و پارادایز (انگلیسی) از کلمه «پارایدائزه» ریشه میگیرند.
در گذر زمان کلمه «پارایدائزه» از فارسی میانه حذف شد و کلمه bāy (در تاجیکستان امروز bāg) جای آن را گرفت و در سدههای بعد در فارسی نو، واژه «باغ» جایگزین واژه پیشین شد. در زبان فارسی نو، کلمههای بسیاری به عنوان مترادف باغ وجود دارد، همچون: گشن، گلستان، بوستان، بُستان.
برخی از پژوهشگران، بدون بررسی ریشه کهن کلمه باغ، این واژه را از عربی دانسته و معتقدند که از دوره سلجوقی وارد زبان فارسی شده است.

ثبت در یونسکو
باغ ایرانی، یک شکوه فرهنگی هنری است که به عنوان سیزدهمین اثر ایران در میراث جهانی یونسکو در سال ۲۰۱۱ میلادی ثبت شده است.
باغ ایرانی پاسارگاد، چهلستون، ارم، فین، عباس آباد، دولت آباد، پهلوان پور، اکبریه و شازده، باغهایی هستند که در فهرست مجموعه کاملی، به نام باغ ایرانی ثبت شدهاند.
در انتهای این مبحث نام برخی از باغهای مشهور ایرانی
ایرانیان هرکجا که به قنات و آب دسترسی داشتند، باغ های ایرانی را برپا کردهاند که تعدادی از آن¬ها را در شهرهای گوناگون نام میبریم.
* تهران: باغ نیاوران، باغ سعدآباد، باغ فرمانیه، باغ فردوس، باغ نگارستان
* اصفهان: باغ فین، چهلستون، باغ هشت بهشت
* فارس: باغ پاسارگاد، باغ ارم، باغ عفیف آباد، باغ نارنجستان، باغ جهان نما، باغ دلگشا
* کرمان: باغ فتح آباد، باغ شاهزاده ماهان
* یزد : باغ دولت آباد، باغ پهلوان پور، باغ گلشن طبس
باغهای مشهوری در دنیا احداث گردیده که با معماری باغ ایرانی ساخته شدهاند. چهار باغ مشهوری که اکنون خارج از مرزهای ایران قرار دارند عبارتند از:
- تاج محل در آگرای هندوستان. {مطلب کارناوال در مورد تاج محل را از دست ندهید : تاج محل ؛ تاج مرمرین هند.}
۲) آرامگاه همایون در دهلی نو.
۳) باغ شالیمار که در لاهور.
4- باغ بابردر کابل. {مطلب کارناوال در مورد باغ بابر را از دست ندهید : باغ بابر افغانستان– تفرجگاه زیبای کابل}
بخشی از منابع و مأخذ:
http://www.imna.ir https://www.karnaval.ir
https://fa.wikipedia.org
https://blog.safarme.com
https://fa.alalamtv.net
با سپاس از مهندس علی جدیدی بابت گردآوری مطالب. ویرایش و تنظیم:"چکاوک"